مقاله

صفحه خانه   -   درباره   -   مقالات


مقاله:

نقدی بر مقاله:

نخستین طرح برای تأمین آب شرب تهران

آب و توسعه - فصلنامه امور آب – وزارت نیرو - تابستان ١٣٧٤

علی‌اكبر محمودیان - بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی- گروه جغرافیا

آب و توسعه


     در هفتمین شماره فصلنامه مطلبی درباره سوابق تاریخی – جغرافیایی نخستین طرح تأمین آب شرب تهران به چاپ رسید كه یكی از خوانندگان گرامی، آقای علی‌اكبر محمودیان عضو شورای دانشنامه تهران، گروه جغرافیا وابسته به «بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی» كاستی‌ها و لغزشهایی را در آن نوشته یافته و ما را از وجود آنها آگاه ساخته‌اند.
فصلنامه آب و توسعه ضمن تشكر و قدردانی از دقت و همت این خواننده ارجمند و با پوزش از جمیع خوانندگان مجدداً آمادگی خود را برای انعكاس دیدگاهها و درج نقطه‌نظرات و انتقادهای خوانندگان عزیز اعلام نموده و امیدوار است با تقویت این‌گونه ارتباطات دوجانبه و بهره‌گیری هرچه بیشتر از راهنماییهای شما، كیفیت مطالب مندرج در فصلنامه به سطوح بالاتر و مطلوب برسد. با تشكر مجدد از آقای علی‌اكبر محمودیان، مطلب ارسالی ایشان عیناً به نظر علاقمندان می‌رسد.
 

فصلنامه آب و توسعه

طرح استفاده از آب از آن سوی البرز كه به دریای خزر می‌ریزد، به این سوی در تهران، بیانگر نمونه یكی از نوآوریها و ابتكارهای اجداد ما ایرانیان در طول تاریخ است و كاشف‌السلطنه یكی از آنها.

روشن ساختن اینگونه مسائل خدمتی است در ارتقای روحیه جوانان كه برخی از سیاستمداران و بعضی از رسانه‌های غربی سعی بر خمودی آنان دارند. چون در این نوشته ارزشمند چند اشتباه تاریخی و جغرافیای تاریخی به چشم می‌خورد، افسوس می‌خوردم اگر برای منقح ساختن آن و در عین‌حال به عنوان تشكر از نویسنده موارد زیر را به آگاهی وی و خوانندگان فصلنامه نرسانم و بی‌تفاوت از كنار آن بگذرم.

به امید آنكه اهل تحقیق و كارشناسان در برخورد بر موضوعهای خارج از تخصص خود با صاحبنظران مربوطه به مشورت بنشینند و كارگروهی را در كشورمان متداول سازند.

در مقاله آمده: «... بعد از گسترش و توسعه شهر تهران، لزوم تأمین آب مورد نیاز از طریق انتقال آب رودخانه كرج مدنظر امیركبیر قرار گرفت. گرچه این بزرگمرد مقدمات كار را فراهم نمود ولی انتقال آب عملی نگردید. بعدها میرزاآغاسی نخست‌وزیر وقت به انجام این مهم نایل آمد و مقداری از آب رودخانه كرج را به تهران منتقل كرد كه به علت طولانی بودن مسیر شهر، بخش عمده آب تلف می‌شد و هدر می‌رفت...»

در این متن اشتباه هایی وجود دارد كه به ترتیب به آنها اشاره می‌گردد و برای روشن شدن مطلب توضیح‌هایی نیز داده می‌شود:

١- اگر منظور نویسنده از «گسترش و توسعه شهر تهران» این باشد كه حصار قدیمی تهران با دقیقتر بگوییم برج و باروی شاه طهماسبی (پادشاه دوم صفوی) تخریب و گسترش یافت، باید متذكر گردد كه این كار در زمان امیركبیر نبود بلكه حدود ١٧ سال بعد از مرگ وی بعد از سال ١٢٨٤ ھ.ق (حدود ١٢٤٦ ش) انجام یافت و به دور شهر جدید خندقی كنده شد و برای آن ١٢ دروازه و پل بر روی خندق ساخته شد و به دارالخلافه ناصری (ناصرالدین‌ شاهی) مشهور گشت. حدود آن به تقریب در محدوده كنونی خیابان انقلاب در شمال، خیابان هفده شهریور در شرق، خیابان كارگر در غرب، و خیابان شوش در جنوب بود. البته شهر هست ضلعی بودكه از اضلاع كوچك آن صرف‌نظر شده است.

اما در زمان امیركبیر شهر هنوز محصور بود در برج و باروی قدیمی با ٦ دروازه و خندق در بیرون آن. و حدود آن به تقریب در محدوه كنونی خیابانهای امیركبیر و امام‌خمینی در شمال، خیابان ری در شرق، خیابان وحدت اسلامی (شاهپور) در غرب و خیابان مولوی در جنوب كه نقشه آن در همان فصلنامه در مقاله «سیل های تاریخی و مهم تهران» نوشته آقای پرویز حكیمی لاریجانی آورده شده است.

٢- «آغاسی» به صورت «آقاسی» نوشته می‌شود، زیرا «آغا» كلمه تركی می‌باشد كه برای احترام با نام زنان و خواجه‌سرایان ذكر می‌گردد. برای مردان «آقا» به كار می‌رود. حتی در مورد آقا محمدخان قاجار نیز اگر برخی از نویسندگان آن را با «غ» نوشته‌اند كاری ناصواب بوده است.

٣- حاج میرزا «عباس» آخوند ایروانی مشهور به «حاجی میرزاآقاسی» بعد از كشته شدن میرزاابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی به صدراعظمی محمدشاه (پدر ناصرالدین‌شاه) رسید و تا آخر عمر او صدراعظم بود. بعد از مرگ شاه از ترس مخالفان در حرم حضرت‌ عبدالعظیم بست نشست و میرزاتقی‌خان فراهانی كه در تبریز بود، ناصرالدین میرزا ولیعهد را از تبریز به تهران آورد و بر تخت‌شاهی نشاند و خود صدراعظم گشت و لقب امیركبیر گرفت. بنابراین ابتدا میرزاآقاسی صدراعظم بود، نه بر عكس.

٤- میرزا آقاسی از نظر كیاست و شجاعت و مملكت‌داری به گفته دوست و دشمن هرگز به پای قائم‌مقام و امیركبیر نمی‌رسید اما از نظر آبادكردن و احداث باغ و ایجاد قنات و ساختن توپ و مانند اینها مشهور است.

          نوشته‌اند: «حاجی میرزاآقاسی در سال ١٢٦٢ (١٢٢٤ ھ.ش) پیش از آنكه حال محمدشاه رو به وخامت گذارد، ١٤٣٨ قریه آباد كرده خود و اموال خود را به محمدشاه بخشیده بود».(١)

          عباس‌آباد (عباسیه) یكی از آبادكرده‌های معروف حاجی بود كه مزارع آن از شرق تا قصر قاجار (حدود چهارراه قصر جاده قدیم شمیران، دكتر شریعتی كنونی)، و از غرب تا یوسف‌آباد (جاده مخصوص شمیران، ولیعصر كنونی) امتداد داشت و خیابان عباس‌آباد (شهید بهشتی كنونی) از نام همین آبادی و اسم او شهرت یافته است. این آبادی بزرگ از شمال تا محدودۀ داودیه و از جنوب با جاده‌ای ویژه به دروازه دولت قدیم ارتباط داشت. دروازه دولت قدیم بعدها به «باب همایون» معروف شد و در گوشه جنوب غربی میدان توپخانه (امام خمینی كنونی) قرار داشت.

          آبادی یافت‌آباد یكی دیگر از آبادكرده‌های وی بود. محدوده وسیع این آبادی با وجودیكه جزء مناطق شهری تهران بزرگ گردیده و قسمت اعظم منطقه ١٨ شهرداری را دربر می‌گیرد و در آن باغهای عمومی (پارك)، شهركهای متعدد و خیابانهای عریض و طویل و بلوارها و كارخانه‌ها و انبارهای فراوانی ایجاد گشته هنوز باغها و مزارع بی‌شمار قدیمی در گوشه و كنار آن به چشم می‌خورد كه بسیاری از آنها رو به نابودی می‌رود و به جای آن شهرك، انبار و كارخانه سربر می‌آورد و یكی از مشهورترین مكانهای زراعی غار كه بخش عمده ری قدیم و تهران به آن بستگی داشت از این سرزمین محو و فراموش می‌شود...

          اما علت اینكه كارهای میرزا آغاسی به طنز و شوخی گرفته می‌شد و مردم بهایی به آن نمی‌دادند، این بود كه وی در قتل قائم‌مقام نقش مهمی داشت و بعد از او به صدارت نشست و بعد از او هم امیركبیر روی كار آمد و امیر نیز به سرنوشت قائم مقام دچار شد، چون مردم آزرده خاطر جرأت خرده‌گیری از پادشاهان قاجار را نداشتند از كارهای صدراعظم‌های آنها در مقابل اقدامات اساسی آن دو رادمرد شهید، به تمسخر یاد می‌كردند.

          آب كرج: اما در مورد آب تهران و بنابر وظیفه تاریخی و ثبت در جغرافیای تاریخی تهران باید گفت:

          حاجی میرزا آقاسی اولین كسی بود كه در سال ١٢٦١ ھ.ق (١٢٢٣ ھ.ش) نهر بزرگی از رودخانه كرج جدا كرد و به سوی تهران كشید. در حدود كلاك شعبه‌ای از آن را به موازات جاده كرج- تهران و از جنوب آن به یافت‌آباد آورد كه هنوز هم برقرار است.

          بخش اصلی نهر كرج را از شمال جاده كرج – تهران به بالای شهر رساند. در آن هنگام شهر هنوز در درون حصار شاه طهماسبی بود و بلندترین نقطه آن در محل دروازه شمیران قدیم حدود سه راه پامنار و امیركبیر امروزی بود. نهر را از شمال باغ نگارستان (ساختمانهای دولتی شمال میدان بهارستان) سرازیر كردند و از میدان بهارستان و غرب چهار راه سرچشمه و حدود خیابان پامنار كنونی وارد شهر ساختند.

          محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در مرآة ‌البلدان می‌نویسد: «هم در این سال (١٢٦١ ھ.ق)، به امر همایون اعلی حضرت محمدشاه از رودخانه كرج تا شهر تهران – كه هفت فرسنگ مسافت است - نهری بزرگ با مخارج گزاف به طرف شهر جاری كرده از بالای باغ نگارستان گذرانیدند كه از دروازه شمیران به شهر می‌نشسته و بر سر نهر تیمناً جشنی ملوكانه گرفتند.»(٢)

٥- نهر یادشده در دامنه‌های كوهستان از لابلای واریزه‌ها، رسوبها، مسیلها و تپه‌های متعدد مسافتی را حدود ٧ فرسنگ (حدود ٤٢ كیلومتر) طی می‌كرد تا به تهران برسد. بنابراین نیاز به مراقبت دایم داشت به ویژه كه مقدار آب آن زیاد و حدود ١٠ سنگ (به تقریب ١٥٠ لیتر در ثانیه(٣)) بود.

٦- از زمان حفر نهر تا سال ١٢٦٤ ھ.ق (حدود ١٢٢٦ ھ.ش) كه سال بیماری و درگذشت محمدشاه بود به احتمال نزدیك به یقین به تقریب سه سال آب به شهر جاری بود. از این سال تا مرمت نهر توسط امیر یعنی سال ١٢٦٧ ھ.ق (١٢٢٩ ھ.ش) در حدود سه سال به علت اوضاع نابسامان تغییر پادشاه به سبب عدم مراقبت كافی از نهر، یا مقدار آب اندك بود یا اصلاً آبی جریان نداشت.

          محمد حسن‌خان اعتمادالسلطنه در جلد دوم مرآة البلدان در ص ١٠٥٢ در رویدادهای سال ١٢٦٧ ھ.ق می‌نویسد: «چون اهل دارالخلافه از آب تنگی داشتند مجرای بزرگی كه از بالای نگارستان حفر شده بود كه آب از رودخانه كرج به شهر بیاورند و قریب ده سنگ آب‌گیری دارد و در این وقت مرمت می‌خواست مبلغی دیوان اعلی خرج تعمیرات كرده آن نهر لبالب از آب و ده شبانه روز از اهالی شهر را به طور فراوانی سیراب كرد و آب انبارها و حوضهای خانه‌ها از آب مملو گردید».

          همچنین دكتر فریدون آدمیت در «امیركبیر و ایران» در صفحه ٣٣٦ و ٣٣٧ (چاپ ششم اسفند ١٣٦١، تهران، انتشارات خوارزمی) می‌نویسد: «از مسائل عمده شهر تهران كم‌آبی بود خاصه در تابستان. آب رودخانه كرج را به شهر جاری ساختند. و قرار بود كه از شمیران نیز آب بیاورند. شرح آن از این قرار است: قراری كه برای تقسیم آب شهر داده بودند این بود كه هر ده روز یك بار آب به همه محله‌های پایتخت جاری گردد. بر اثر كم‌آبی پس از مدتی این قاعده به درستی اجرا نشد. دولت اعلام كرد: برای جبران كم‌آبی و انجام «این كار خیر كه نفعش شامل عام است قراری خواهند گذاشت كه خلق در تابستان به جهت كمی آب عسرت نكشند».(روزنامه وقایع اتفاقیه شماره ١٤) پس شاه نهری كه زمان محمدشاه (١٢٦١) برای آوردن آب رودخانه كرج كنده بودند و «تاكنون آبی به شهر از نهر مزبور جاری نشده بود»، تكمیل كردند. و نزدیك به ده سنگ آب به شهر جاری گشت. برای تقسیم آب به محله‌ها قرار ثابتی داده شد. و مردم كه «هیچ وقت در خانه‌های خود به اینطور آب جاری ندیده بودند، به آب چاه یا آب دستی سقاگذران می‌كردند، حوضها و گودیها در خانه خود ساختند... از آب جاری پركرده و همگی سیراب گردیدند»(روزنامه وقایع اتفاقیه، شماره ١٠) تقسیم‌نامه آب كرج كه به مهر امیر ثبت شده است... [اصل تقسیم‌نامه آب كرج كه در بیوتات سلطنتی است، در كتاب آب تهران انتشار یافته است.] به موجب آن رودخانه كرج به هشتاد و چهار سهم تقسیم شد. نه سهم آنرا به عنوان حقابه تهران تعیین نمودند. اینكه در زمان ما نوشته‌اند در عهد امیر آب به تهران جاری نگشت،(کتاب آب تهران، ص ٥.) خطاست. آب رسید و مردم هم بهره‌ یاب شدند.

          به علاوه به تصریح وقایع اتفاقیه قرار بود برای آوردن آب از شمیران به شهر، نهری ایجاد نمایند. اما این كار به زمان امیر نشد».

                   (باید توجه داشت که فریدون آدمیت در مورد بی نتیجه بودن کار میرزا آقاسی اشتباه کرده و چنانکه اشاره شد نهر او حدود سه سال آب به تهران رساند.)

٧- برای مزید اطلاع یادآور می‌شود، تهرانی‌ها نخستین استفاده از آب رودخانه را در دوره باستان و دست‌كم از ١٤٠٠ سال پیش از رود تجریش تجربه كردند. این رود از تجریش تا حدود شمال سیدخندان در غرب جاده قدیم شمیران و سپس در شرق آن به طرف جنوب جریان داشت و در طی راه، آبهایی از شرق و غرب بدان وارد می‌شد و از شمال عشرت‌آباد متمایل به جنوب شرقی می‌گشت و از شرق تهران قدیم و حدود دولاب به شهرری از شمال شرقی آن وارد می‌شد و قبل از ورود به ری آبهای سرخه‌حصار و چند رود كوچك بدان می‌پیوست و رودخانه قابل توجهی را به وجود می‌آورد.

اهالی ری در پیش از اسلام به آن «رود مهران» می‌گفتند و در بعد از اسلام به «نهر موسی» شهرت یافت و در دوره اقتدار آل بویه، به «نهر جیلانی» معروف گشت. متأسفانه امروزه به جای آن شبكه نهرهای متعدد و بیدهای سایه‌افكن كنار آن این شبكه، كانالهایی با گنداب و زباله‌های روان در زیرزمین پنهان از دیدگان ما فضولات تهران را به سوی جنوب شهر حمل می‌كنند.

به احتمال زیاد تهرانی‌ها آب مورد نیاز خـــود را در حدود عشرت‌آباد از این رود می‌گــرفــتــنــد و از طریق خیابانهای سپاه كنونی (پل چوبی) و خیابان بهارستان كنونی به سرچشمه می‌بـــــردنـــــد. واژه‌های «سرچشمه» و «عودلاجان (او + دلاجان)» و ورود اولین «آب كرج» به همین محل و اشراف آن به تهران قدیم بدون ارتباط با هم نیستند.

نقشه ‌ای از تهران و اطراف و این رودخانه، متعلق به حدود ١١٠ سال پیش از Elisee Reclus فرانسوی در دسـت اسـت.(٤) همچنین در نقشه تهران و اطراف از عبدالرزاق بغایری در ٨٦ سال پیش امتداد رود تجریش تا نجف‌آباد در جنوب‌شرقی تهران رسم گردیده است.(٥)

با توجه به كثرت پوشش انبوه علفزارها و درختان بید و درختچه‌های طبیعی در اطراف تهران به ویژه در تپه‌های شمالی و دامنه‌های توچال و كمی جمعیت و چرای كم دام و جذب آب باران، وجود چنین رودی با آب دایم امری قابل قبول است. پرداختن بیشتر به چگونگی استفاده از این آب در ری باستان و تهران قدیم از حوصله این نقد خارج است و یك تحقیق گروهی با تخصصهای مختلف را می‌طلبد تا شاید بتوان طبیعت و چهره قدیم منطقه را باز شناخت و به جای تجاوز غیراصولی با آن از در دوستی وارد گشت و با احیای رودخانه‌ها و مسیلهای كهن به صورت فضاهای سبز و كارشناسانه به جای كانالهای متعدد و سربسته و سیل‌آفرین، طبیعت و آفریده خالق را كه طی هزاران سال بلكه میلیونها سال راه صحیح خود را یافته‌اند، دوباره به منطقه حاكم ساخت.

 منابع و مآخذ

١- تاریخ اصفهان و ری ذیل وقایع سال ١٢٦٢ ھ. ق نقل از صفحه ٥٨٩ جغرافیای تاریخی شمیران، جلد اول، تألیف دكتر منوچهر ستوده، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه) تهران، ١٣٧١، ٦١٥ صفحه.

٢- اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان: مرآة البلدان ص ٩٣٩. با تصحیحات و حواشی و فهارس به كوشش دكتر عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث، جلد اول، انتشارات دانشگاه تهران، ٩٥١ ص، سال ١٣٦٦ خورشیدی.

٣- فرهنگ معین: در تهران یك سنگ آب عبارت است از مقدار آبی كه از شكافی به اندازه ٠.٢٠ مترمربع (٠.١٥٢٨ فوت مربع) ... در هر سه ثانیه جریان دارد (عبور به ثانیه آب از شكافی حدود ٤٥*٤٥ سانتیمتر).

فرهنگ عمید: و نیز سنگ: مقیاسی است برای آب جاری كه مقدار آن مختلف است و عبارت از چند لیتر آب است در ثانیه كه از قنات یا رودخانه جاری شود و آن را درحدود ١٣ تا ١٥ لیتر در ثانیه دانسته‌اند.

٤- Nouvelle Geographie Universelle, Elisee Reclus 1884, Paris

(١٣٠٢ ھ. ق – ١٢٦٣ ھ. ش)

٥- نقشه تهران و اطراف، سال ١٣٢٨ ھ. ق (١٢٨٨ ھ. ش، ١٩١٠ میلادی)، ترسیم عبدالرزاق مهندس بغایری، چاپ سحاب، خردادماه ١٣٦٣.


منبع این مقاله:

آب و توسعه: فصلنامۀ امور آب، وزارت نیرو - سال سوم، شماره ٢، تابستان ١٣٧٤ - صاحب امتیاز: امور آب - وزارت نیرو

 


بازگشت به صفحه خانه   -   درباره   -   مقالات   -   سایتهای مرتبط

استفاده از مطالب این سایت با ذکر دقیق منبع مجاز است. همه حقوق برای مؤلف و ناشرین محفوظ است.