|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هنوز از عمر انسان شش میلیارد سال باقی است. آنرا نابود نكنیم. بشریت اكنون دوران طفولیت را پشت سر میگذارد و زندگی باشكوهی را در پیش روی دارد، با تخریب محیط زیست، نسل خویش را منقرض نگردانیم. بنابر آخرین فرضیه ها، خورشید ما در حدود ٤٦٠٠ میلیون (٤.٦ میلیارد) سال قبل، از غبار خورشیدی تشكیل گردید.(١) زمین و سایر سیارات منظومه شمسی از بقایای غبار مزبور در حدود ٤٥٠٠ میلیون سال پیش شكل گرفتند و در آغاز به احتمال، سطح زمین به حالت گداخته و مذاب بود و میلیونها سال طول كشید تا پوسته خارجی آن سرد و سخت گردید. پوستهای كه شكننده بود و از شكست آن آتشفشانها فوران میكردند و مواد مذاب زیر پوسته را به صورت گدازه، خاكستر، دود، بخار و گاز بیرون میریختند و سنگها و گازهایی را كه در آنها استعداد بالقوه زندگی وجود داشت به وجود آوردند. از بركت آنها جو زمین پدیدار گردید و اكسیژن را برای زمین به ارمغان آورد. از بخار آب چالهها و پستیهای زمین پر از آب شد و اقیانوسها و دریاها بر چهره آن نمایان گشت و اولین جایگاه زیست بنا نهاده شد. مقدمات زیست از ٣٠٠٠ میلیون سال پیش تجاوز میكند.(٢) قدمت پیدایش اكسیژن محصول گیاهان به حدود ١٩٠٠ میلیون سال قبل میرسد. در حدود ١٥٠٠ میلیون سال پیش اكسیژن زندگیبخش در جو زمین جای پیدا میكند. حدود ٥٧٠ میلیون سال گذشته اقیانوسها و دریاها حاوی جوامع زیستی بودند و سنگهای مربوط به این زمان دارای فسیلهای بسیار هستند. ماهیها از حدود ٥٠٠ میلیون سال گذشته عرض اندام كردهاند و خزندگان از حدود ٢٥٠ میلیون سال قبل بر سطح زمین میخزیدهاند. پیدایش اولین پستانداران به حدود ٢٠٠ میلیون سال قبل در تعدادی محدود میرسد و در حدود ٧٠ میلیون سال پیش، بعد از انقراض دایناسورها تعدادشان رو به فزونی میگذارد. بین ١١ تا ٢٥ میلیون سال پیش میمونهایی شبیه آدم در آسیا، افریقا و اروپا پدید آمدند.(٣) سابقه انسانهای اولیه را از حدود ٥.٥ میلیون سال قبل در افریقای شرقی و جنوبی سراغ داریم.(٤) این بشر اولیه با استفاده از سنگ و چوب به جای چنگ و دندان و با راهنمایی عقل خویش به زندگی خود رونق بخشید و حسابش را از دیگر جانوران جدا ساخت. از آن زمان تاكنون بشر با تكامل ابزار خود در بهبود زندگی خویش كوشیده و سرتاسر كره خاكی را حاكم گشته و از موهبتی كه خداوند در روی زمین برایش فراهم كرده چه در راه خیر و چه در راه شر بهره برده است. پیدایش بشر بعد از آفرینش تمام جانداران و در بهترین شرایط زیستی عمر كره زمین به وقوع پیوست. به هنگام جوانی و برومندی با دشتهای سرسبز و گلهای رنگارنگ و عطرهای شامهنواز و آسمانهای آبی و خاكهای زرخیز و كانهای پرارزش و هزاران ویژگیهای دیگر و این خصوصیات تا آنجا كه اطلاع در دست است در دور و بر ما فقط به گوی زمین اختصاص دارد و این گوی سخاوتمند بیهیچ چشمداشتی تمام نتایج هزاران میلیون سال تلاش خود را به آدمیان پیشكش كرد و امیدوار بود كه بدین نحو تا ٦٠٠٠ میلیون سال دیگر به زندگی ادامه دهد. در عوض، این آدمیان طی هزاران سال جنب و جوش بر سطح آن هرچه خواستند كردند. ولی به علت كمی تعداد و محدود بودن جوامع انسانی، چندان خسارتی بر آن وارد نشد، و هر جا زخمی بر چهره آن میخورد، عوامل مختلف طبیعی با هماهنگی یكدیگر به ترمیم آن میپرداختند و تعادل محیط را حفظ میكردند. این فرایندها بارها و بارها تكرار میشد و آدمی خوشبخت و زمین خرم زمانها را پشت سر مینهادند. اما از ٢٠٠ سال گذشته به سبب پیشرفت علوم و انقلاب تكنیك و گسترش صنایع و ازدیاد روزافزون جمعیت، آسیبهایی بر چهره زمین وارد گشته و تعادل عوامل زیستی در بیشتر نقاط برهم خورده است. آلودگی محیط به ویژه در جوامع صنعتی پیشرفته به صورت یك مسئله عمومی درآمده است و صاحبان سرمایههای كلان بیمحابا و بدون توجه به پیامدهای ناگوار (و در كشورهای عقبمانده بدون پرداخت مالیات واقعی) از علوم و فنون و اكتشافات جدید حداكثر بهره را بردهاند و عوامل اصلی حیات را پلید و ناپاك گرداندهاند. به عنوان مثال، آلودگی هوا به وسیله مه دود، هوای بیشتر شهرهای صنعتی را ناخوشایند و ناسالم ساخته و باعث شیوع بیماریهای دستگاه تنفسی به خصوص آماس نایژه (برونشیت) گشته است. این آلودگی قربانیان تدریجی بسیار دارد اما وقتی درصدش بالا رود، با اندك تغییری در عوامل جوی قربانیان فراوانی را یكجا دریافت میكند. از جمله، مه دود سال ١٣٣١ (١٩٥٢) لندن كه جان حدود ٤٠٠٠ نفر را به یكباره ستاند. آلودگی آب به وسیله فاضلابها و هرز دادن فضولات كارخانهها به رودها، دریاچهها و دریاها كه نمونه قابل توجه آن در نواحی كم جزر و مد سواحل مدیترانه بیشتر به چشم میخورد، سبب ضایع شدن بیشتر گیاهان و حیوانات نواحی مختلف ساحلی مجاور شهرهای صنعتی و پر تراكم شده و جان و تندرستی مردم را به خطر افكنده است. در «میناماتای» ژاپن حدود سال ١٣٢٩ (١٩٥٠) بیش از ١٠٠٠٠ نفر یا مردند یا معلول گشتند یا به بیماریهای بسیار سخت گرفتار شدند. این مصیبت به علت خوردن ماهیهای مسمومی بود كه از هرز دادن فضولات یك كارخانه شیمیایی، حاوی «استالدئید» acetaldehyde مسموم شده بودند. در برخی از رودخانههای شمالی ایران كه وارد دریای خزر میشوند. اینگونه مسمومیتها آغاز گشته است، هشدارهای سازمان محیط زیست باید مردم و دولت را بیدار كند. آلودگی زمین نیز از راههای مختلف ایجاد میگردد. برای نمونه آفتكش «د د ت» یك سم قدیمی كه برای ازدیاد محصولات غذایی به كار برده میشد، پرندگان زیادی را نابود كرد و به علت دوام زیادش علاوه بر آفات گیاهی، موجودات ذرهبینی مفید درون خاك را نیز نابود ساخت و بر رابطه زندگی اینگونه جانداران و خاك (اكولوژی- بومشناسی) آسیب رساند و تعادل طبیعی آنرا از بین برد و چند سالی زمان میخواهد تا خاك باروری طبیعی خود را بازیابد، به شرط آنكه دوباره مسموم نگردد. افزایش بیحساب جمعیت و گسترش روزانه شهرها و روئیدن شبانه خانهها در محدودههای خارج از شهر و در زمینهای زراعتی، خودبهخود آلودگی آفرین است. صرفنظر از مسائل جوامع عقبمانده و عدم توجه افراد در قبال مسئولیتی كه نسبت به بهداشت جامعه دارند، مسئله تأمین خدمات از یكسو و به وجود آمدن بازار تقاضای شدید از سوی دیگر، صنایع و فعالیتهای پرتحرك تر را به دنبال میطلبد، و چون به پیامدهای آن از قبل نیندیشیدهاند، آلودگیهای بیشماری را گریبانگیر نقاط بسیاری از جهان كرده و چهره شاداب زمین را روزبه روز پژمردهتر میسازد. مهمترین عوامل ناپاكی را میتوان چنین برشمرد: ١- رادیواكتیو (مواد پرتوزا) ناشی از آزمایشهای جنگ افزارهای هستهای. ٢- دوده و گازهای ناشی از سوخت هواپیماها و موشكها. ٣- ازدیاد كربن دیاكسید از سوختهای فسیلی و قطع بیرویه درختان جنگلی. ٤- سمپاشی های هوایی مزارع و آلودگی خاكها. ٥- نیروگاههای هستهای كه بر اثر اختلال باعث تولید رادیواكتیو (مواد پرتوزا) میشوند. ٦- نیروگاههای حرارتی و سیستمهای سردكننده و تهویه شهرها كه آلودگیهای حرارتی و شیمیایی تولید میكنند. ٧- دودكشهای كارخانهها و منازل با تولید دیاكسید گوگرد هوا را مسموم میسازند. ٨- گازهای خروجی وسایل نقلیه موتوری كه بر فراز شهرهای پرجمعیت و پر ترافیك ایجاد مه دود میكنند. ٩- ایجاد بزرگراهها و معادن روباز و استخراج مواد سطحی بر روی مزارع و مراتع كه زمینهای مفید و بارور را میتراشد. ١٠- انباشتن فضولات و زبالهها در كنار شهرها، رودخانهها و سواحل دریا. ١١- وسایل نقلیه فرسوده آبی كه سواحل دریاها و رودخانهها را به روغن آلوده میسازند. ١٢- در اثر حوادث مختلف، تانكرهای نفتكش میلیونها تن نفت را به دریا سرازیر ساخته و سطح وسیعی از دریا را تا مدتها به زیر پوشش مسمومكننده نفت میبرند. ١٣- فضولات كارخانهها و فاضلابهای شهرها و برخی از روستاها كه به رودخانهها میریزند. ١٤- رودخانههای آلوده از فاضلاب شهرها و كارخانهها، خود مسبب آلودگی دریا و دریاچهها میشوند. ١٥- لاشههای رها شده كشتیها در كف دریا كه محیطهای مخاطرهانگیزی میآفرینند. ١٦- انفجار، آتشسوزی یا تركیدن لولههای نفت سكوهای نفتی دریاها. ١٧- بستههای حاوی زبالههای رادیواكتیو كه به قعر دریا فرستاده میشود ممكن است به علل پیشبینی نشدهای از هم پاشیده یا قسمتی از آن پوسیده و مواد زهرآگین آن رها شود... در بسیاری از كشورهای پیشرفته جهان كه عامه مردم چگونگی دخالت در امور سیاسی و اجتماعی را فرا گرفتهاند، با ایجاد سازمانهای مختلف، تا حد قابل توجهی دولتها را ملزم به حمایت از سازمانهای محیط زیست وكنترل شدید مواد آلودهساز كردهاند. از جمله بودجههای سنگینی برای تحقیق و استفاده از انرژیهای سالم و جدید مانند: خورشید، باد، امواج دریا، جزر و مد اختصاص دادهاند كه به نتایج درخشان و حتی بهره برداری هم رسیدهاند. جنگلها را توسعه داده و سال به سال بر وسعت آن میافزایند، بر رشد جمعیت غلبه كرده و آنرا به حالت تعادل درآوردهاند. تا جایی كه در برخی از كشورها رشد آن در سالهای آینده رو به كاهش خواهد داشت. متأسفانه در بیشتر كشورهای عقبمانده یا عقب نگاهداشته شده كه با احترام آنها را «كشورهای در حال رشد» مینامند، وضع به گونه دیگری است. در دهههای اخیر كارخانهها و وسایل محركه بدون توجه به زیان آنها بر محیط زیست، یكی پس از دیگری با سیستمهای كهنه وگاه از رده خارج شده دایر میگردند. در بیشتر آنها حتی تمام مواد اولیه نیز از خارج وارد میشود. این زندگی نكبتبار و محیط ناسالم زیست را كشورهای پیشرفتهتر طی دهها سال قبل تجربه كردهاند و با گذشت و غلبه بر حرص و ولع خویش كوشیدهاند تا بسیاری از آنها را مهار كنند و فردای روشنی را به خود نوید میدهند. آنها برآنند كه چنان از امكانات طبیعی بهره گیرند كه نه تنها تعادل عوامل طبیعی را برهم نزنند بلكه به مرور ناهماهنگی محیط گذشته را هم درمان بخشند. آنها این مهم را مدیون دانشوران و مراكز تحقیقاتی و دانشگاهها هستند و به آنها بهای زیادی میدهند و برای مجریانشان عزت و احترام قائلند. برای آنكه اختلاف بین جوامع پیشرفته كه عواقب خطرناك آلودگی محیط را درك كردهاند و دنبال چارهاند و جوامعی كه اكثریت آن چون گوسفندانی كه بیتفاوت به سوی مسلخ گام برمیدارند و در لابلای آلودگیها و دود و غبار فلزات بیخیال در طلب به چنگ آوردن سكهای بیشترند، بهتر روشن گردد، به نقل فشرده آماری چند مبادرت میگردد. جنگل و درخت امروزه در سطح جهان برای مقابله با آلودگیهای تنفسی به تقویت ششهای كره زمین یعنی جنگلها پرداختهاند. علاوه بر گسترش فضای سبز اطراف شهرها و پاركها، در مقابل برداشت سالیانه ٧ میلیون هكتار از اراضی جنگلی، سالیانه بیش از ١٤ میلیون هكتار جنگلكاری میشود. اما نسبت كاشت و برداشت در سطح جهان دارای اختلاف بسیار فاحشی است و این اختلاف احساس مسئولیت و یا بیاعتنایی ملل مختلف را مینمایاند. آمارهای زیر (از كشورهایی كه آمارشان در دست است) سهلانگاری و بیتفاوتی بیش از حد مردم كشور ما را نسبت به حفظ و توسعه جنگل نشان میدهد.
مساحت جنگلهای ایران در حدود ٢٠٠٠ سال پیش حدود ٨٠ میلیون هكتار(٨) و در گذشته نزدیك حدود ٣٠ میلیون هكتار(٩) و در حال حاضر در حدود ١٢ میلیون هكتار (١٢٠ هزار كیلومترمربع) است ولی از تمام آن امكان بهره برداری دایمی وجود ندارد. در طول ٢٠ سال گذشته مساحت جنگلهای شمال كشور كه تنها قطب تولید چوب به طور دائم میباشد از ٣.٤ میلیون به ١.٨ میلیون هكتار كاهش یافته است (١٠) اگر جمعیت جهان را در حال حاضر حدود ٥ میلیارد نفر در نظر بگیریم، به طور متوسط سهم سرانه جنگل برای هر نفر حدود ٠.٨ هكتار (٨٠٠٠ مترمربع) میباشد ولی متأسفانه سهم سرانه جنگل برای هر ایرانی حدود ٠.٢٤ هكتار (٢٤٠٠ مترمربع) میباشد. اگر این رویه یعنی ازدیاد جمعیت و كاهش جنگل ادامه داشته باشد روزی خواهد ریسد كه به هر ایرانی حتی چند درخت هم نخواهد رسید. همیشه به خاطر داشته باشید كه یك درخت متوسط، قادر خواهد بود تا اكسیژن مورد نیاز سه نفر را تأمین كند. یادداشتها ١- Collins Atlas of the World revised 1988 Glasgow, Page: xii ٢- قدیمی ترین فسیل شناخته شده تاكنون جلبكهای «سبز آبی» است كه در سنگهای مربوط به پیش از ٣١٠٠ میلیون سال پیش در زیمباوه پیدا شده است، از مأخذ شماره ١، Page: xxxvii ٣- فرهنگ بزرگ گیتاشناسی، ص ٣٢، مهندس عباس جعفری، از انتشارات گیتاشناسی- سال ١٣٦٦. ٤- آسترا لوپیتكوس (Australopithecus) یك نوع از انسانهای مشرق و جنوب افریقا در پلیوسن فوقانی و پلیستوسن زیرین در تاریخ بین ٥.٥ تا ١ میلیون سال پیش، نقل از: The Oxford Reference Dictionary P.55 1989 Oxford Great Britain. ٥- از رقم ٥٥٤٤ هزار هكتار كاشت، ٤٦٧٠ هزار هكتار آن مربوط به كشور چین میباشد، ص ٨، نشریه «شناخت منابع طبیعی تجدید شونده» وزارت كشاورزی، سازمان جنگلها و مراتع كشور، اسفند ١٣٦٨. ٧ - ٦ - پیشین، ص ٧ و ٨ ٨- نظریه بویك، جنگل شناس اتریشی سال ١٣٣٤ (١٩٥٥) ٩- نظریه مرحوم ساعی نقل از ص ٤، «آشنایی با منابع طبیعی تجدید شونده» از انتشارات سازمان ترویج كشاورزی، سازمان جنگلها ومراتع كشور، وزارت كشاورزی، سال ١٣٦٦ ١٠- از مأخذ شماره ٩، ص ٥ منتشر شده در ماهنامه ایرانمهر، بهمن ١٣٦٩ |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استفاده از مطالب این سایت با ذکر دقیق منبع مجاز است. همه حقوق برای مؤلف و ناشرین محفوظ است. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|